حدیث های قدسی که من را لرزلند
امام باقر (ع) فرمود:
موسی در مناجات به خداوند عرض کرد: خداوندا! به من توصیه و اندرزی کن
خداوند فرمود: ای موسی! من تو را سه مرتبه توصیه می کنم. موسی عرض کرد: خداوندا بفرما.
خداوند فرمود: تو را برای اطاعت از امر مادرت توصیه می کنم.
موسی عرض کرد: خداوندا! بفرما. خداوند فرمود: باز هم مادرت را توصیه می کنم.
موسی عرض کرد: خداوندا! توصیه سوم را بفرما. خداوند فرمود: پدرت را به تو، توصیه می کنم.
خداوند به موسی فرمود: ای موسی! آیا می دانی من چقدر به تو ترحم نموده ام؟ موسی گفت: تو از مادرم به من مهربان تری.
خداوند فرمود: موسی مادرت در اثر فضل من، بر تو ترحم می کرد. من بودم که او را بر تو مهربان ساختم و قلب او را پاک نمودم، تا او تو را پاک تربیت کند.
اي آدم! آنچه بين من و توست: از تو دعا و از من اجابت.(الخصال)
بندهام
با چيزي بهتر از واجبات به من نزديك نميشود. و با نافله(كارهاي مستحبي)
به من نزديك ميشود تا اينكه دوستش بدارم. آنگاه كه دوستش بدارم، من گوش
او خواهم شد كه با آن ميشنود و ديدهي او كه با آن ميبيند و زبان او كه
با آن سخن ميگويد و دست او كه قدرتنمايي ميكند. اگر دعايم كند اجابتش ميكنم و اگر از من بخواهد به او ميدهم.(كافی
امام سجاد علیه السلام مىفرماید:
مردى با خانواده خود سوار كشتى شد، و در دریا به حركت آمد، كشتى شكست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت. زن بر تخته پارهاى قرار گرفت، و موج دریا وى را به یكى از جزیرههاى میان آب برد. در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىكرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت، ناگهان آن زن را بالاى سر خود دیده به او گفت: آدمى زادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم، دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد كرد ...که عمل حرامی را با زن انجام دهد. زن به خود لرزید، راهزن سبب را پرسید، با دست اشاره كرد از خدا مىترسم، راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شدهاى، زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه. مرد راهزن گفت: با این كه تو مرتكب چنین خلافى نشدهاى از خدا مىترسى در حالى كه من این كار را به زور به تو تحمیل مىكنم، به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام !
راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالى كه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد، در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد، عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم، تا جرات كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم. عابد گفت پس من دعا مىكنم تو آمین بگو. جوان پذیرفت، عابد دعا كرد، جوان آمین گفت، ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مىشدند، بناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد، عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید، داستانت را به من بگو، جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد، عابد به او گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
از رسول خدا (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:
من در انجام هیچ چیزی تردید نمی کنم. جز در مرگ بنده ی مؤمنم. چون دیدار او را دوست می دارم ولی او از مرگ نفرت دارد. لذا او را از این نفرت باز می دارم تا مرا بخواند و به وی پاسخ دهم، او از من مرگ بخواهد و من به او بدهم. اگر در دنیا فقط یک نفر بنده ی مؤمن داشتم، ایمان او را برایش مونس قرار می دادم تا از تنهایی نترسد.

منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، جلد 1 ، شیخ حسین انصاریان.
حدیث قدسی :
عبدی! أنا و حقی لک محب،فبحقی علیک کن لی محبأ
بنده ی من!سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم،پس سوگند به حق من برتو،مرا دوست بدار.
قال الله عزّوجلّ
اي موسي! هركه از گناهكاران نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدي و
آسوده شدي، چه جايگاه بزرگي است پيشگاه خداوند جهان. و بر ايشان آمرزش
بخواه و بر ايشان مانند يكي از خودشان باش.(كافي8/48)

الياس مسلاة(نوميدي از مردم دلداري و تسلي بخش است)
الياس غناء حاضر(نوميدي از مردم توانگري آماده اي است(كه نياز به كسب و
تجارت ندارد)
الياس عتق مريح(نوميدي از مردم آزادي آسايش بخشي است.)
الياس خير من التضرع الي الناس(نوميدي از مردم بهتر از زاري كردن به درگاه
انان است).
الياس حر(نوميدي از خلق خدا ازادي و حريت است.)
نا اميدي از مردم از محبتشون,اموالشون،ياريشون و... باعث مي شود انسان
به خدا پناه ببرد
در يك حديث قدسي ديدم كه خدا مي فرمود! هركس به غير من رو زند؛ اورا
مايوس كنم.(نقل به مضمون)
علت ياس از مردم اينه كه بنده متوجه خدا بشه و همه آنچه كه از مردم مي
خواسته را از خدا بخواهد.
چون لاله اي آزادم! خوشبوي خودرويم
از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:
وقتی که بنده می گوید: خداوندا! مرا ببخش، خدا از او روگردان می شود و اگر دفعه ی دوم هم بگوید، باز خداوند به وی اعتنا نمی کند. امّا در دفعه ی سوم، خداوند به ملائکه می فرماید:نمی بینید بنده ی مرا که از من مغفرت خواست و من به او اعتنا نکردم، دوباره خواست باز اعتنا نکردم، دفعه ی سوم هم خواست. پس این بنده ام معتقد است که کسی غیر از من نمی تواند گناهان را ببخشد. لذا من شما را شاهد می گیرم که گناهان این بنده ام را بخشیدم.
ملائکه: خداوندا نمیخواهی با او قهر کنی؟
خدا:او جزء من کسی را ندارد....شاید توبه کرد.
بنده
من هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک
بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری!!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداى عز وجل مى فرماید:
اگر بر بنده مومنم تنگ گیرم غمگین مى شود در صورتى كه این تنگى او را به من نزدیكتر مى سازد و اگر بر بنده مومنم وسعت دهم شادمان گردد، در صورتى كه آن وسعت او را از من دورتر مى كند.(3
خداوند متعال به داود وحی فرمود:
ای
داود! هر کس که دوست داشته باشد حبیبی(حبیب دوستی که خیلی به تو نزدیک است
و صمیمی) را حرف او را تصدیق می کند * و هرکه راضی باشد به حبیب بودن
حبیبش(او را بعنوان حبیب انتخاب کرده باشد) به فعل و رفتار او هم راضیست *
هرکه مورد اعتماد بداند حبیبش را (در همه امور) به حبیبش اعتماد می کند * و
هر که مشتاق رسیدن به حبیبش باشد در رسیدن به او جدیت به خرج میدهد.
*
ای داود یاد من برای یاد کننده های من(یادم را به آنها اختصاص می دهم) * و
بهشت برای کسانی که مطیع من هستند * و محبت من برای مشتاقان من * و منم که
تعیین می کنم چه کسی محب من باشد.
از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:
من نماز کسی را قبول می کنم که در مقابل عظمت من خاضع باشد و به مخلوقاتم تعظیم نکند و روزش را با یاد من به پایان برساند و در قلبش همیشه ترس از من باشد و به خاطر من نفس خویش را از شهوات باز دارد.
ای موسی! من چیزی محبوب تر از بنده ی مؤمن در نزد خودم نیافریده ام. او را با کارهائی که برایش خیر است، آزمایش می کنم و از او هم هرچه که خیر باشد برایش ذخیره می سازم. من به صلاح امور بنده ام از خودش آگاه ترم، پس به بلاهای من صبر کن و به نعمت هایم شکر کن و به قضاهای من راضی باش.
وقتی که بنده ی مؤمنم این کارها را انجام داد و بر رضای من عمل نمود و امر مرا اطاعت کرد، او محبوب ترین بنده ی مؤمنم خواهد بود.
اگر آنانکه پشت به من نموده اند بدانند که من چقدر منتظر آنان هستم و به توبه و بازگشت آنها مشتاقم از شوق دیدار من قالب تهی میکردند و از شدّت محبت من بند بند وجود آنها از هم می گسست.

از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند متعال می فرماید:
قسم به عزّت و جلال و عظمت علوّ مقامم در عرش، هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد، آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم و در میان مردم لباس مذلّت بر وی می پوشانم. او را از نزدیک بودن به خودم دور ساخته، از وصل به خودم محروم می سازم. زیرا چگونه بنده ی من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید در دست من است. چگونه درب خانه ی غیر مرا می زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است. آن درها همه بسته اند ولی درگاه من برای کسانی که مرا بخواهند مهیا می باشد، پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم و همه ی سختی هایش را از بین می برم.
من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند. پس وقتی که بنده ام به دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت من راضی نیست. من آسمان ها و زمین را مملو از ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و بندگان را همیشه باز نگهدارند. پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟
آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم، غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست مگر اینکه من به او اجازه بدهم.
پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به وی دادم. بعد از او گرفتم، چگونه او پس دادن آن را از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟
شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن است که شما از من بخواهید و من ندهم؟
آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟
آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟
آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟ پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟
آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟
اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود.
چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است.
پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی اعمال خود نیستند.

امام موسی کاظم (ع) از پدرانش (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده که خداوند متعال فرمود:
بعضی از افراد را به جهنّم داخل می کنند. خداوند به مالک جهنّم امر می فرماید: قدم های این ها را مسوزان چون این ها با آن قدم ها به سوی مسجد می رفتند. فرجهای آن ها را مسوزان، چون آن ها را برای وضو پاک می کردند. دست های آن ها را مسوزان، چون آن ها را برای دعا بلند می کردند. زبان آن ها را مسوزان، چون زیاد قرآن می خواندند.
مالک جهنّم می گوید: پس چرا شما گرفتار آتش شده اید؟ آن ها می گویند: ما برای غیر خدا کار می کردیم، این بود که به ما گفته شد بروید ثواب اعمال خود را از کسانی بگیرید که به خاطر آن ها، آن کار ها را انجام می دادید.

خداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:
ای داوود! آنچه را می گویم از من بشنو:
هر کس به سوی من بیاید در حالیکه از گناهانش خجالت می کشد، او را می بخشم و از حافظه ی او هم بیرون می کنم (تا دیگر خجالت نکشد)
ای داوود! هر کس یک عمل خیر به خاطر من انجام دهد، او را وارد بهشت می کنم. داوود عرض کرد: خداوندا! آن عمل خیر چیست؟ خداوند فرمود: بردن غم از دل بنده ی مسلمان. داوود عرض کرد: خداوندا!
پس سزاوار است کسی که تو را شناخت امیدش را از تو قطع نکند.
حدیث قدسی

از امام رضا (ع) نقل شده که فرمود:
خداوند متعال در ثلث آخر هر شب ملکی به آسمان دنیا می فرستد و به وی دستور می دهد که ندا کند:
آیا سئوال کننده ای هست تا من «خداوند» به وی عطا کنم؟
آیا توبه کننده ای هست که توبه ی او را بپذیرم؟
آیا استغفار کننده ای هست تا او را ببخشم؟
ای خواهان خیر و نیکی! بشتابید و ای خواهان شرّ! بمانید.
آن ملک تا دم سحر این نداها را تکرار می کند. وقتی که صبح می شود. آن ملک به محل خود در ملکوت آسمان ها می رود.
حدیث قدسی

از امام رضا (ع) نقل شده که فرمود:
جز خداوند عظیم الشأن هیچ نبود، پس خداوند پنج نور را از جلال و عظمت خود آفرید و برای هر یک از انوار، اسمی از اسماء الهی خود قرار داد. خدا «حمید» است و این اسم در محمد (ص) ظهور یافت. خدا «اعلی» است که در امیرالمؤمنین علی (ع) ظهور یافت، خدا «فاطر» است که در زهرای اطهر، فاطمه (ص) ظهور یافت، و برای خدا «اسماء حسنی» وجود دارد که نام حسن و حسین علیه السلام از آن مشتق است. و خداوند فرشتگان و ملائک را از آن نور پنج تن آفرید.
وقتی که خداوند آدم را به وسیله سجده نمودن ملائکه بر او و داخل کردن او به بهشت کرامت بخشید، آدم با خود گفت: آیا خداوند بشری را بهتر و گرامی تر از من خلق کرده است؟! لذا خداوند بر او وحی فرمود:
ای آدم! سرت را بلند کن به ساق عرش نظر بیفکن. پس آدم سرش را بلند کرده به پایه ی عرش نگاه کرد، دید در آن نوشته شده « لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله، فاطمه سرور زنان عالم و دو فرزندش حسن و حسین آقای جوانان اهل بهشت هستند»
آدم عرض کرد: خداوندا! این ها کیستند؟ خطاب آمد: این ها از نسل تو می باشند و آن ها بهترین مخلوقات من هستند و از تو و از سایرین هم بهترند. اگر این ها در میان انسان ها نبودند، بهشت و جهنّم را خلق نمی کردم حتّی زمین و آسمان را هم نمی آفریدم. پس مراقب باش مبادا بر آنان به نظر حسد نگاه کنی که در آن صورت تو را از همسایگی خودم بیرون می کنم.
حدیث قدسی

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمود:
خداوند به من وحی فرمود: به عزّت و جلالم سوگند، هیچ کدام از اعمال در نزد من ارزششان بیشتر از گریه کردن از خوف من نمی باشد و من برای چنین اشخاصی در رفیع اعلاء«بهشت» قصری بنا می کنم که هیچ کدام غیر از گریه کنندگان به آن قصر راه ندارند.
حدیث قدسی

امام صادق (ع) فرمود:
هنگامی که داوود در عرفات توقف کرد و به مردم نگاه نمود و از کثرت تعداد آن ها آگاه شد، بالای کوه عرفات رفته، شروع به دعا نمود. وقتی که مراسمش به پایان رسید، جبرئیل بر وی نازل شد و گفت: ای داوود! خداوند می فرماید: چرا بالای کوه رفتی و مناجات کردی؟ ترسیدی که من صدای تو را در پایین کوه نشنوم؟
بعد جبرئیل داوود را با خود، به کنار رودخانه برد و با وی به اعماق دریا فرو رفت. در آنجا یک صخره ای بود آن را کندند و از داخل آن یک کرمی بیرون آمد. جبرئیل به داوود گفت:
ای داوود! خداوند می فرماید: من صدای این کرم را که در میان سنگ و در داخل دریا قرار گرفته می شنوم. پس تو گمان کردی صدای کسی که مرا بخواند به گوش من نمی رسد؟
حدیث قدسی

امام صادق (ع) فرمود که خداوند به موسی وحی کرد:
مرا در نظر بندگانم، دوست بشناسان و کاری کن که آن ها مرا دوست بدارند.
موسی عرض کرد: خداوندا! این کار را چگونه انجام دهم؟
خداوند فرمود: نعمت ها و احسان های مرا برای آنان بیان کن. اگر تو بنده ای را که از من روگردان شده به سویم برگردانی و گمراهی را به آستانه ام دعوت بدهی، برای تو بیش از یک سال عبادت ثواب دارد، که روزهایش را روزه گرفته باشی و شب هایش را نماز شب خوانده باشی.
موسی عرض کرد: خداوندا! این بنده کیست، خداوند فرمود: بنده ی گناه کار و سرکش و نافرمان می باشد.
موسی دوباره عرض کرد: بنده ی گمراه کدام است؟
خداوند فرمود: کسی که امام زمان خود را نشناسد و کسی که جاهل به شریعت و دین او باشد. با این که به آن شریعت معتقد است ولی به خداوندش عبادت نمی کند تا به رضای او دست یابد.
حدیث قدسی

وقتی خداوند موسی و هارون را به سوی فرعون فرستاد، به آن ها فرمود:
مبادا لباس فرعون شما را بترساند. چون سرنوشت او در دست من است و کامیابی او از نعمت های دنیا شما را به تعجب نیاندازد و همچنین زینت بولهوسان هم شما را وادار به شگفتی نکند. پس اگر می خواستم شما را با چیز هایی زینت می دادم که وقتی فرعون آن ها را ببیند بداند که از مقدار آن عاجز است. ولی بیشتر خواهان شما هستم. این است که شما را از مال دنیا محروم کرده ام. چون با بنده ی مؤمن خود، همین کار را می کنم و آن ها را از نعمت های دنیا مراقبت می کنم و باز می دارم. این کار من به دلیل این نیست که به آن ها اهمیت نمی دهم و یا اینکه آن ها در نزد من کوچکند، بلکه برای این است که نصیب خود را از دنیا به طور سالم و کامل بردارند. من بنده های مؤمن خود را با تواضع و خشوع و خوفی که در قلب آن ها جایگزین شود، زینت می دهم تا در اجساد آن ها هم آثارشان ظاهر می گردد. به آن ها درجات و بزرگی عطا می کنم و سیمای آن ها چنان است که شناخته می شوند.
ای موسی! برای آن ها فروتنی کن و نسبت به آنان مهربان و نرم باش. قلبت را در برابر آنان ذلیل کن و همچنین زبانت را در مقابل آنان نرم و ملایم بساز، بدان که هر کس بنده مؤمن مرا بترساند، خود را برای مخالفت امر من آماده کرده و در روز قیامت من خونخواه بنده های مؤمن خود می باشم.
خداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:
ای داوود! خودت و اصحابت را از همه ی شهوات برحذر بدار. زیرا دل هایی که اسیر شهوت دنیا باشند، عقلشان نمی تواند مرا درک کند.
از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود:
وقتی که قیامت می شود حضرت رسول می بیند دوستان ما را از حوض کوثر بر می گردانند گریه می کند. خداوند به وی می فرماید: چه چیز باعث گریه ی تو شده، ای محمد......
محمد می فرماید: چگونه گریه نکنم که می بینم شیعیان برادرم علی بن ابیطالب را از کنار حوض کوثر به نزد اصحاب جهنّم بر می گردانند.
پس خداوند می فرماید: ای محمد، به خاطر تو از گناهان آن ها گذشتم و آن ها را به تو و به کسانی که از ذریّه ی تو پیروی می کردند ملحق می کنم و آن ها را به حوض تو بر می گردانم و شفاعت تو را درباره ی آن ها قبول کردم و بدین وسیله به تو کرامت دادم.
حدیث قدسی

آری من خود بی انصاف ترین انسانِ روی زمینم وقتی می بینم خدا می فرماید:
ای بنده ی من تو یک قدم برای من بردار من چندین قدم برای تو بر می دارم تو به سوی من بیا من هم با رحمتم تو را در آغوش می گیرم.....
من از رگ گردن به تو نزدیکترم ای بنده ی من.....

امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) و آنحضرت از خداوند سبحان نقل فرموده که حضرت حق فرمود:
بنده ی من نمی تواند به من تقرّب پیدا کند مگر با انجام فرایضی که بر او واجب کرده ام. او بوسیله ی نماز می تواند به من تقرّب پیدا کند تا من او را دوست بدارم. وقتی که او را دوست داشتم من گوش او می شوم که بوسیله ی آن می شنود. چشم او می شوم که با آن می بیند. این بنده وقتی مرا بخواند به وی جواب می دهم و اگر چیزی از من خواست به وی عطا می کنم. من در هیچ چیزی تردید نمی کنم جز در مرگ بنده ی مؤمنم که او را سختی مرگ می ترساند و نمی خواهد بمیرد. و من نمی خواهم او ناراحت شود.
حدیث قدسی

از حضرت رسول (ص) نقل شده که حضرت فرمود:
خداوند به ملائکه امر فرمود:
وقتی بنده ام قصد انجام کار نیکی را کرد، آن عمل را در نامه ی اعمالش بنویسید و اگر آن را انجام داد، ده برابر حسنه برایش بنویسید و وقتی بنده ام قصد گناهی را نمود، مادامی که انجام نداد، ننویسید. اگر انجام داد، فقط یک گناه برایش بنویسید و اگر منصرف شد، ثواب برایش بنویسید.
حدیث قدسی

امام صادق (ع) فرمود:
موسی به خداوند متعال عرض کرد:
خداوندا! کدام اعمال در نزد تو بهتر و برتر است؟
خداوند فرمود: دوست داشتن اطفال. چون من آن ها را فطرتاً یگانه پرست آفریدم. پس اگر آن ها را در کودکی بمیرانم، با رحمت خودم آن ها را داخل بهشت می کنم.
حدیث قدسی

خداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:
ای داوود! به مردم روی زمین از قول من بگو: هر کس مرا دوست بدارد، دوست من است و من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند و مونس کسی هستم که با من هم صحبت شود. کسی را بر می گزینم که مرا اختیار کند. مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند. هر بنده ای که مرا دوست بدارد و من از قلب او این محبّت را ببینم، چنان او را دوست می دارم که کسی بر وی سبقت نگرفته باشد. و هر کس حقیقتا مرا طلب کند، مرا می یابد و هر کس غیر از من را طلب کند هرگز مرا نمی یابد. پس ای مردم روی زمین! غرور های خود را از خود دور کنید و به سوی کرامت و مصاحبت من بیایید. با من مجالست و اُنس بگیرید، تا من هم با شما مأنوس شوم و به محبّت شما پیشدستی کنم.
حدیث قدسی

از رسول خدا (ص) نقل است که خداوند متعال فرمود:
ای بنی آدم! چرا اِنصاف نداری. من با دادن نعمت، علاقه خودم را به تو ثابت می کنم ولی تو با انجام گناه مرا فراموش میکنی، خیر من همیشه به سوی تو سرازیر است. هر روز ملک کریمی از تو برای من عمل غیر صالح می اورد. ای فرزند ادم! ای کاش از وضع خودت آگاه میشدی. ای فرزند آدم! هنگام خشم مرا یاد کن تا من هم هنگام خشم تو را یاد کنم تا تو را در آن عذاب هایی که تو را محو می کند، غرق ننمایم.
حدیث قدسی

از امام حسین (ع) نقل شده که خداوند متعال فرمود:
سوگند به عزّت و جلال و عظمت و جمال و بها و علوّ مقام و ارتفاع مکانم، هر بنده ای که خواست مرا بر خواست خود مقدّم بدارد، من هم او را منحصر به آخرت می کنم و قلباً او را بی نیاز می سازم. همه ی اُمورش را کفایت می کنم و آسمان و زمین را ضامن روزی او می کنم و دنیا را در نظر او بی اعتبار می سازم تا از آن متنفّر شود.
حدیث قدسی

از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند فرمود:
وقتی یکی از بندگان مؤمنم گناه بزرگی را مرتکب شود که مستوجب جزا، هم در دنیا و هم در آخرت باشد، پس من صلاح آخرت او را رعایت می کنم. لذا در مجازات او در دنیا تعجیل می کنم تا او را مجازات کنم و با این که قادرم او را مجازات کنم ولی مجازات او را متوقف می کنم. در اجرای مجازات او تردید می کنم در نتیجه برای این که بنده ی مؤمنم ناراحت نشود آن مجازات را انجام نمی دهم بلکه با عفو و چشم پوشی به وی احسان می کنم تا جبران آن نماز های نافله اش باشد که می خواند. و بلا را از وی بر می گردانم در صورتی که تقدیر کرده بودم و بعد هم اجر نزول آن بلا را برایش می نویسم و اجر او را زیادتر می کنم به طوری که بنده ام احساس نمی کند و آزاری به وی نمی رسد.
بلی، من خداوند کریم و رئوف هستم
حدیث قدسی
خداوند به یکی از پیامبران بنی اسرائیل وحی کرد:
به مؤمنان بگو لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نیز نخورند و به راه دشمنان من هم نروند تا آن ها هم مانند دشمنانم، دشمن من نشوند.
حدیث قدسی

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که حضرت فرمود:
وقتی که یتیم گریه کند، عرش خداوند به لرزه در می آید. پس خداوند می فرماید:
چه کسی این بنده ی مرا به گریه انداخته؟ من پدر و مادرش را از او گرفتم. قسم به عزّت و جلالم، هر کس این یتیم را ساکت و آرام کند، من بهشت را برایش واجب می کنم.
حدیث قدسی
خداوند مى فرمايد: علم را در ميان بندگانم رواج دهيد. چون علم از آن چيزهايى است كه دل هاى مرده را زنده مى كند و آن ها مى توانند بوسيله ى فرا گرفتن علم به سوى من بيايند و احكام مرا بشناسند.
حديث قدسى

از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
خداوند ارواح انسان ها را چندین هزار سال قبل از جسم هایشان آفرید و عالی ترین و شریف ترین ارواح را ارواح محمد، فاطمه، علی، حسن و حسین قرار داد و ائمه ی بعد از آن ها را هم شریف قرار داد. پس نور ارواح آن ها را به آسمان و زمین نشان داد. نور آن ها همه ی آسمان ها و زمین را پوشاند. بعد هم خداوند به آسمان ها و زمین و کو ه ها خطاب کرد که این انوار، دوستان و اولیای من هستند و حجّت من بر همه ی خلق و امامان بر بندگانم می باشند. هیچ کدام از موجودات در نزد من از این ها عزیز تر نیستند. من برای آن ها و کسانی که این ها را دوست بدارند، بهشت را خلق کردم و برای کسی که مخالف این ها باشد، جهنم را آفریدم. پس هر کس مقام و منزلت آن ها را از من ادعا کند، او را چنان سخت عذاب می کنم که هیچ کدام از بندگانم را چنان عذاب نکرده باشم و آن شخص را با مشرکان در طبقه ی پائین جهنم قرار می دهم. و هر کس به ولایت آن ها اقرار کند و مقام و منزلت آن ها را در نزد من انکار نکند، آن شخص را با خود این ارواح در باغ های بهشت خودم ساکن می کنم که در آن جا هر چه بخواهند هست و آن ها را گرامی می دارم و آن ها را همسایگی خودم ساکن می کنم و شفاعت آن ها را در مورد گناهان بندگان خودم قبول می کنم. پس ولایت آن ها از جانب من، امانت در نزد خلقم می باشد. کدام یک از شما آسمان و زمین، می توانید این امانت سنگین را قبول کنید؟ آسمان و زمین از حمل آن امانت سرباز زدند و ناتوانی خود را از تحمل آن بار سنگین ابراز داشتند.
حدیث قدسی

امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل کردند که خداوند متعال فرمود:
هر کس گناه بزرگ و کوچکی را مرتکب شود در حالی که معتقد نیست که او را عذاب می دهم یا می بخشم، هرگز این گناه را نمی بخشم. ولی اگر گناهی مرتکب شود در حالی که می داند می توانم او را عذاب بدهم و یا ببخشایم، آن گناه را می بخشم.
حدیث قدسی

ای موسی وقتی بنده ای با من سخن میگوید چنان به سخنانش گوش میدهم که گویی بنده ای جز او ندارم ..........
اما شگفتا وقتی برای بنده ام مشکلی پیش می آید همه را چنان میخواند که گویی همه خدای اویند جز من ..........
از مکالمات خدا با حضرت موسی
خداوند متعال می فرماید: هر کس عملی را انجام دهد و در آن عمل غیر مرا شریک قرار دهد، من سهم خودم را به او می دهم. چون من اعمالی را قبول می کنم که خالصانه، فقط برای خاطر من باشد.
حدیث قدسی

از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:
من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. ای بندگان من! اگر شما مرا یاد کنید، من هم با نعمت هایم شما را یاد می کنم و اگر شما با عبادت و طاعت به یاد من باشید، من هم با نعمت ها و احسان و رحمت و رضوانم شما را یاد میکنم.

ای فرزند آدم! با مشیّت من، تو کسی شده ای که هر چه که برای نفست می خواهی انجام می دهی و با اراده ی من، نفس تو اراده میکند. و به فضل نعمت من بر تو، قادر به معصیت من شده ای و من بوسیله عصمت و عفو و عافیت، تو را موظّف به ادای واجبات کرده ام. در اثر داشتن بدگمانی به من از رحمتم ناامید می شوی، در صورتی که بواسطه ی احسان تو در نزد من، پاداش خوبی می توانی داشته باشی. چون من از ترسانیدن تو غافل نیستم و هنگام مغرور شدن هم تو را بازخواست نمی کنم. و برتر از فوق طاقتت، تکلیف نمی نمایم. از امانات (احکام و تکلیف الهی) آن اندازه به تو تحمیل کرده ام که طاقت تحمّل آن را داری. من از تو همان میزان راضی هستم که تو از من راضی باشی.

از رسول خدا (ص) نقل شده که حضرت فرمود:
خداوند متعال می فرماید: این دین را من برای خود انتخاب کردم و پیروان این دین باید کسانی باشند که دارای سخاوت و حُسن خلق باشند. پس ای امّت اسلام! مادامی که پیرو دین اسلام هستید، این دو صفت را داشته باشید.
حدیث قدسی

امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده که خداوند متعال فرمود:
سوگند به عزّت و جلالم، وقتی که من می خواهم به بنده ای رحم کنم او را از دنیا نمی برم مگر این که تمامی گناهان او را می بخشم. یعنی او را بیمار می کنم و یا او را مبتلا به خوف از دنیا می کنم و در اثر صبر در مقابل رنج ها، گناهانش را می بخشم.اگر باز هم گناهی برایش باقی ماند، جان کندن را برایش سخت می گیرم تا بقیه گناهانش هم پاک شود.
سوگند به عزّت و جلالم، وقتی که می خواهم بنده ای را عذاب بدهم او را از دنیا نمی برم و به وی سلامتی و وسعت رزق و ایمنی می دهم تا همه اعمال خویش را با گناهانش از بین ببرد و اگر چیزی از ان حسنات باقی ماند، مرگ را بر وی اسان می کنم تا در ان دنیا حجّتی نداشته باشد.
حدیث قدسی
از رسول خدا (ص) نقل شده که حضرت فرمود:
خداوند به بعضی از پیامبرانش وحی فرمود: بگو به مردمی که برای غیر دین خود علم یاد می گیرند و آگاهی پیدا می کنند و اعمالی به غیر اعمال دینی انجام می دهند و دنیا را برای غیر آخرت می خواهند، خودشان را به مردم مانند برّه نشان می دهند ولی دل های آن ها مانند دل های گرگ ها درّنده است. زبانشان از عسل شیرین تر ولی اعمالشان از زاج تلخ تر است. هر آینه برای شما فتنه ای فراهم می کنم که بردبارترین مردم در آن حیران بمانند.
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که ایشان فرمودند: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید:
إشتققت للمؤمن اسما من اسمائی، فسمیته مؤمنا * فالمؤمن منّي و أنا منه * من استهان بمؤمن ، فقد استقبلني بالمحاربة *.
اسم مومن را از اسم خودم گرفتم سپس مومن نامیدم * پس مومن از من است ومن از مومنم * (و علامت اینکه مومن از خداست)هر که به مومن توهین کند و احترام او را سبک بشمارد، به جنگ من آمده.
من دوست دارم کسی رو که منو دوست داره
تذکر:در زبان عرب کسی رو که برخوردش معمولیه رو میگن دوست(صدیق)
،اگر نزدیکتر باشه(خلیل)نام داره،اگر خیلی صمیمی تر باشه(حبیب)می
نامند.
در حدیث قدسی زیبائی اومده:
خداوند متعال به داود وحی کرد:
ای داود!به اهل زمین(پیغام مرا)برسان:من دوست(صمیمی)کسی هستم
که دوست(صمیمی)من باشد،و همنشین کسی هستم که همنشین من
باشد و مونسم با کسی که مونس ذکر من است و همراهم با بنده ای که
همراه من است و او را اختیار میکنم،که مرا اختیار کرده،و مطیع بنده ای
هستم که مطیع من است.
هر زمان که بنده من،مرا دوست بدارد من از قلبش محبت او را(نسبت به
خود)می فهمم،(و محبت او اثری ندارد)مگر اینکه دوست می دارم او را
بگونه ای که تا به حال هیچ بنده ای را اینطور دوست نداشتم و.
« خداوند به موسی وحی نمود مرا نزد مخلوقاتم محبوب
كن و مخلوقاتم را نیز نزد من محبوب كن موسی گفت: پروردگارا چگونه چنین كنم؟
خطاب رسید:نعمتهای مرا یاد آور شو تا مرا دوست بدارند... »
گپ با خدا
گفتم : خدایا از همه دلگیرم
گفت : حتی از من؟
گفتم : خدایا دلم را ربودند
گفت : پیش از من؟
گفتم : خدایا چقدر دوری
گفت : تو یا من؟
گفتم : خدایا تنهاترینم
گفت : پس من ؟
گفتم : خدایا کمک خواستم
گفت : غیر از من؟
گفتم : خدایا دوستت دارم
گفت : بیش از من؟
هوا گرفته بود
بارون میبارید
کودک رو به آسمان کرد و گفت :
خدایا گریه نکن . درست میشه . ما آدم هایه روزی بنده خوبی می شیم
با تشکر از http://khiyalekhal.blogfa.com
http://allahoma-cry.blogfa.com از مطالب های خوبشون
از دي كه بگذشت هيچ ازو ياد مكن